صدو پنجاه روز
سلام به پسر عزیزم. بیشتر از پنج ماهه که وارد زندگی ما شدی و من پنج ماهه که شب و روز و لحظه به لحظه با تو هستم.حالا من کلمه عشق و زندگی رو درک میکنم. تو عشق من هستی و تمام دنیای من.بهتره بگم عشق و دنیای من و بابا.زندگی با تو چقدر زیباست.اگه هرروز خدارو شکر کنم بازم کمه.خدا کنه همیشه سالم و عاقبت بخیر باشی پسر گلم.فقط اینروزها بازم مثل همیشه این مادر همیشه دلواپس تو دوباره نگران سلامتی توئه.چند وقته که روی پوست کمر و شونه هات نقطه های سفید رنگ میبینم. خدا کنه چیز مهمی نباشه یا نشون دهنده یه بیماری نباشه.پسرم منو بابا خیلی خیلی دوستت داریم. خیلی شیرین و عزیزی. عزیزتر از جان مایی. هر لبخندت برای ما یک دنیاست.ما حتی برای لحظه ای طاقت دیدن اشکهای ...
نویسنده :
زهرا
21:03